دخالت آمریکا در تمامی جنگها در جهان به همگان مشخص است. جنگ اوکراین از این امر مستثنی نیست.
روسیه همیشه نگرانی امنیتی خود را در مورد گسترش ناتو اعلان کرده است. روسیه حق دارند که نگران باشند چون؛ ناتو برای مقابله با شوری سابق شکل گرفت و برای مقابله با روسیه گسترش را ادامه داد. در حال حاضر افراد عادی کشورهای غربی روسیه را دشمن و یا حداقل تهدید میداند.
سازمان ناتو نگرانی روسیه را کاملن نادیده گرفته و حتا در کشورهای که قبلا عضو شوری سابق بود نیز شامل کرده است. در حال حاضر چهار عضو ناتو شامل استونی، لاتویا، لیتوانیا و پولند مرز مشترک زمینی با روسیه داشته و فاصله روسیه با ناروی، جرمنی و ترکیه از طریق آب نیز خیلی نزدیک میباشند.
بعد از سقوط اتحاد جماهیر شوری ناتو مرتب به گسترش خود ادامه داده است. از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۹ اعضای جدیدی به ناتو ملحق نشد، اما اعضای سابق اتحاد جماهیر شوری با پارچه شدن خود ادامه داد. جدایی آلبانیا، مقدونیه شمالی، چک، اسلوانیا و… نمونه های آنها است.
روسیه بعد از به قدرت رسیدن پوتین دوباره جان گرفت. پوتین روسیه را از یک کشور کاملا وابسته به مواد غذایی به یک کشور صادر کننده مواد غذایی تبدیل و اسلحههای نظامی خود را بروز کرد. ناتو از صاحب نان و نام شدن روسیه را برای خود تهدید فکر کرده و شروع به پذیرش و تشویق اعضای جدید کردند. در سال ۱۹۹۹ پولند، چک و هانگری را وارد ناتو ساخت و در سال ۲۰۰۴ بلغارستان، استونیا، لاتویا، لیتوانیا، رومانیا، اسلوواکیا و اسلووانیا نیز عضویت داد. درسال ۲۰۰۹ آلبانیا و کرواسی نیز اعضای ناتو شدند. در سال ۲۰۱۷ مونتینگرو و در سال ۲۰۲۰ مقدونیه شمالی نیز به ناتو پیوست.
ناتو یک سازمان دفاعی است. اما؛ در واقعیت بیشتر یک سازمان تهاجمی بوده است. حمله های نظامی ایالات متحده آمریکا بر کشورهای دیگر که رهبر ناتو است از سال ۱۹۹۰ میلادی تا امروز به ۸۲ رویداد میرسد.
ناتو در حال حاضر دارای ۳۰ عضو میباشند که از آن جمله ۲۸ عضو آن در اروپا و دو عضو آن در آمریکای شمالی است.
روسیه چرا نگران گسترش ناتو است؟
دلیل عمده نگرانی روسیه تجربه دنیا از رفتار ناتو است. ناتو برای رسیدن به منافع ملی خود همیشه سقوط کشورهای مخالف خود را در سر دارند. در خیلی از کشورها و منجمله چین و روسیه ترویج دموکراسی توسط آمریکا و ناتو را تبدیل رژیم میبیند. چرا؟ چون تجربه در کشورهای دیگر مانند کشورهای عربی آنان را متقاعد میکند که غرب به دنبال تخریب سرزمین و تبدیل رژیم سیاسی است.
تبدیل رژیم سیاسی معناهای ضمنی زیادی دارند. وابستگی به غرب، تخریب زیربناها، گسترش مهاجرت، گرسنگی و بیماری از نمونههای بارز آن است. بدون شک هیچ کشوری در دنیا به شمول روسیه و چین چنین چیز را هرگز قبول نمیکند.
مردم روس اوکراین را برادر خود میبیند. روسیهای زیادی است که یکی از اعضای خانواده نزدیک آنها اوکراینی است. بارها این مسئله را بطور علنی خود پوتین در میان گذاشته اند. بخش عظیمی از مردم اوکراین از نژاد روسی و پیرو مذهبی است که دیگرا روسها از آن پیروی میکند.
روسیه را چشمپوشی غرب از کشتار مردم دانبس از نژاد روسی نیز مجبور به حمله کرد. مردم دانبس بعد از کودتای ۲۰۱۴ غرب علیه رئیس جمهور آن وقت که بگونه دموکراتیک انتخاب شده بود و از نژاد روسی بود مجبور به جدایی طلب شد. از سال ۲۰۱۴ تا حالا ۱۴۰۰۰ نفر از مردم دانبس توسط حمله ارتش اوکراینی کشته شده است. این کشته شدگان را هیچوقت رسانه های غربی انعکاس نداد. مانند این بود که روسیه و نژاد روسی هیچ ارزش انسانی ندارند. روسیه حق داشت نگران جان و امنیت برادران خود باشند.
روسیه قبل از حمله به اوکراین مدت زیادی به غرب فرصت داد که از جنگ جلوگیری کند. خواست پوتین ساده بود. باید غرب تضمین بدهند که اوکراین هیچ زمان عضویت ناتو و اروپا را نمیگیرد، چرا که نگران روسیه را بطور جدی در خطر میاندازد.
حالا اگر با عینک یک روسی به موضوع ببینیم، حتمن نگران گسترش ناتو میگردیم. همانگونه که آمریکا در سال در اوایل ۱۹۶۰ میلادی نگران بمبهای اتمی شوری در کیوبا بودند. در آن زمان فرد فرد آمریکایی از بمب و حمله شوری میترسید. حالا چرا روسیه نگران حضور نظامی ۳۰ کشور که ۳ عضو آن دارای بمب اتم است، در همسایگی خود نگران نباشند؟ مخصوصن اگر اوکراین که برادر نژادی و مذهبی روسیه است نیز شامل دوشمن باشند.
روسیه معاملات قذافی و ایران را با غرب نیز به یاد دارد.
قذافی در اوایل ۲۰۰۰ میلادی تمام مهمات اتمی و کیمیاوی خود را که نیاز به ساخت بمب اتم و کیمیاوی داشت تحویل ایالات متحده آمریکا کرد. اما در عوض در سال ۲۰۱۱ بر لیبا حمله کرد. قذافی را کشت. زیربناها را ویران کرد. زمینه را برای تروریستها آماده کرد. اقتصاد را ویران کرد و هزارن بدبختی دیگر.
آمریکا با ایران در ۲۰۱۴ توافقنامه برجام را امضا و در ۲۰۱۷ پاره کرد. تحریمها را دوباره وضع کرده و خواهان خلع سلاح موشکهای میانبر و دوربرد را نیز به میان آورد. بعضی اوقات در رسانههای غربی پیشنهادات مانند دستکشی ایران از ساخت ماهواره و فعالیتهای فضایی نیز به میان می آمد.